به گزارش مشرق به نقل از ايران هسته اي، مطابق يک سند داخلي وزارت خارجه امريکا که ويکي ليکس اخيرا آن را منتشر کرده، جفري آدامز سفير سابق انگليس در ايران به همتايان امريکايي خود توصيه هايي خواندني درباره تکنيک هاي مذاکره با ايران کرده است. متن کامل اين سند در ادامه مي آيد.
تاريخ تنظيم سند: 30 نوامبر2007
محل تنظيم سند: سفارت آمريکا در بغداد
طبقه بندي: محرمانه
موضوع: توصيههاي جفري آدامز درمورد تکنيکهاي مذاکره با ايران
خلاصه: جفري آدامز، سفير بريتانيا در تهران در مجموعه ملاقاتهايي با سفير آمريکا در بغداد و فرماندهان نيروهاي چندمليتي در عراق در مورد نحوه مذاکره با مقامهاي ايراني توصيههايي را به آنان ارائه کرد. به اعتقاد آقاي آدامز ايران از مذاکره با آمريکا چند هدف دارد که برخي از آنها جزئي و برخي اساسي هستند. به توصيه او بايد در مذاکره با ايران، قرص و محکم و جدي بود؛ اما از پرخاشگري پرهيز کرد و همزمان بايد منافع دو طرف را در کانون توجه قرار داد. به گفته او پيشفرضهاي ايران درباره غرب و بياعتمادي ايرانيها به غرب، ميتواند چشم آنها را بر روي منافعشان ببندد. او هشدار داد که شرکت کنندگان ايراني در مذاکرات، دستورالعملهاي مشخصي دارند و از اين رو مشکل است که با آنها خارج از آن چهارچوب برخورد کرد، گرچه عنصر غافلگيري ميتواند موثر باشد. به گفته آقاي آدامز، مقامهاي ايراني شديدا نگران پيامدهاي اشتباههاي احتماليشان در مذاکرات خواهند بود و احتمالا درباره عملکرد يکديگر به مقامهاي مافوق گزارش خواهند داد. احتمالا در جلسههاي بعدي به پرسشها و پيشنهادها پاسخ داده مي شود. روند تصميمگيري در ايران خيلي کند است چرا که نيازمند اجماع است و از اين رو بايد صبور بود. به اعتقاد آدامز، خيلي مهم است که بتوان اين اعتقاد ايرانيها را که زمان به نفع آنهاست به نوعي زير سوال برد.
متن کامل گزارش
جفري آدامز در ملاقاتهاي متعدد خود با مقامهاي سياسي و نظامي آمريکا در بغداد در روزهاي 24 و 25 نوامبر، توصيههايي را در مورد نحوه مذاکره با مقامهاي ايراني به آنها ارائه داد.
آنچه در پي ميآيد، ترکيبي از مطالب مطرح شده در سه جلسه ملاقات آدامز با مقامهاي آمريکايي پيش از تشکيل چهارمين دور مذاکره سه جانبه ايران، عراق و آمريکا در مورد عراق است. آدامز که دوسال به عنوان سفير بريتانيا در ايران کار کرده است، ميگويد مشاهداتش دربردارنده تجربيات شخصي او از جمله مذاکره با ايرانيها در مورد 15 سرباز نيروي دريايي بريتانياست که در مارس 2007 به وسيله ايران دستگير شدند. استيوارت لينگ، سفير بريتانيا در کويت و الکس پينفيلد، دبير اول سفارت بريتانيا در ايران هم در اين جلسه حضور داشتند. در ميان آمريکاييهايي که در جلسات بودند، علاوه برکروکر، سفير آمريکا در عراق ميتوان از ژنرال پترائوس فرمانده نيروهاي چند مليتي در عراق، ديويد پيرس، مشاور مخصوص و جيلين برنز، مدير دفتر منطقهاي ناظر ايران نام برد. ديدگاههاي سفير بريتانيا در مورد منافع استراتژيک ايران و وضعيت سياسي داخلي اين کشور، جداگانه گزارش خواهد شد.
هدف مقامهاي ايراني به اعتقاد آدامز، نهادينه کردن مذاکره با آمريکا و باز نگهداشتن امکان گسترش دستورالعمل مذاکره است. هر چند او شنيده است ايرانيها از عميق نبودن مذاکرات در دورههاي پيشين نااميد شدهاند اما آنها احساس ميکنند حضورشان در مذاکرات به بهبود چهره اين کشور کمک کرده است. آدامز پيشبيني ميکند ايرانيها سعي خواهند کرد به اين مذاکرات ادامه دهند تا ضمن افزودن به اعتبار خود از مواضع دولت آمريکا هم مطلع شوند. به نظر آدامز مذاکره با ايران، آغازگر يک بحث مفيد در داخل اين کشور بوده در مورد اين که چگونه ميتوان از اين مذاکرات بهترين بهره را براي منافع استراتژيک ايران برد. به اعتقاد آدامز، گروه فشار قدرتمندي در ايران عليه مذاکره با آمريکا وجود دارد.
ايرانيها به غرب ظنين هستند
جفري آدامز توصيه کرد در مذاکره با ايران بايد قرص و محکم و جدي بود؛ اما از پرخاشگري پرهيز کرد. او تاکيد کرد که غرب، مشغله ذهني ايرانيهاست و همين نگراني باعث ميشود بعضي وقتها نتوانند منافعشان را ببينند. با توجه به اين موضوع آمريکاييها بايد بدانند که ايرانيها چه پيشفرضهايي دارند از جمله:
- حکومت آمريکا به دنبال براندازي رژيم فعلي ايران و جايگزين کردن رژيمي طرفدار غرب است.
- سياستگذاران حکومت آمريکا، وقت و انرژي زيادي را صرف برنامهريزي عليه ايران ميکنند. تا جايي که ايرانيها تصورشان اين است که همه کارها و گفتههاي آمريکا، با نيت و برنامهريزي قبلي بوده و در داخل و همچنين با بريتانيا هماهنگ شده است و هيچ چيز تصادفي نيست.
- دولت فعلي آمريکا از نظر سياسي بسيار ضعيف است و با مخالفتهاي اساسي داخلي مواجه است. از اين رو خطر حمله نظامي آمريکا به ايران واقعي نيست.
- ايران، آمريکا را به عنوان دشمني قوي و مصمم ميبيند که ميتواند آن را فريب داد يا زخمي کرد.
- ميراث جنگ ايران و عراق را، زماني که جامعه بينالمللي يا ساکت بود يا از صدام حمايت ميکرد (حتي زماني که او از سلاحهاي کشتار جمعي عليه ايران استفاده کرد) نبايد از ياد برد.
- ايرانيها به دنياي خارج بدگمان هستند و از جمله به همان دولتهاي غربي و کشورهاي سني عرب ظنين هستند که تلاش ميکنند از قدرتيابي شيعيان طرفدار ايران در عراق جلوگيري کنند.
به آنها فرصت دهيد
مذاکرهکنندگان جمهوري اسلامي ايران با دستورات دقيق و مشخص در مذاکرات شرکت ميکنند و ترس آنها از پيامدهاي حرفهاي، باعث ميشود که از اين دستورات عدول نکنند. دولت آمريکا نبايد از آنها انتظار ابتکار عمل يا پاسخگويي آني را داشته باشد. اين مشکل را تا حدودي ميتوان با زمانبندي مناسب و گنجاندن تعداد زيادي وقت استراحت در برنامه مذاکرات حل کرد تا مقامهاي ايران بتوانند با يکديگر مشورت کرده و با تماس تلفني از تهران راهنمايي بگيرند. بنابراين با درنظر گرفتن ترس ايراني ها از احتمال ارتکاب خطا، دولت آمريکا نبايد توقع مذاکره واقعي و خارج از دستورالعمل را داشته باشد. پاسخها به سوالها و پيشنهادها ممکن است در جلسات متعاقب داده شود و به برخي از پرسشها هم هرگز جوابي داده نخواهد شد.
اشتباه ميکنند اما احمق نيستند
مقامهاي ايراني احتمالا خود را با جزئيات کامل براي گفتوگو آماده کردهاند. آنها ممکن است با ايرانيهايي که تجربه زيادي در مورد آمريکا دارند، مثل دانشگاهياني که در مذاکرات Track Two شرکت داشتند يا در آمريکا کار کردهاند، مشورت کنند. به گفته آدامز، محمد نهاونديان رئيس اتاق بازرگاني ايران، يکي از افرادي است که به عنوان متخصص مسائل آمريکا شناخته ميشود و در اين موارد طرف مشورت واقع ميشود. آدامز شک دارد که ايران در مذاکره با آمريکا، با کشورهاي ديگر مشورت کند. به اعتقاد آدامز، ايرانيها احمق نيستند و همه مسائل را با دقت دنبال ميکنند حتي اگر در برخي مواقع، در درک نشانهها اشتباه کنند.
انتظار نتيجه فوري نداشته باشيد
به دليل اختيارات محدود مذاکرهکنندگان و به خاطر مشارکتي و چند قطبي بودن روند تصميمگيري در ايران و حساسيت فوقالعاده مذاکره مستقيم بين آمريکا و ايران، دولت آمريکا نبايد انتظار گامهاي بزرگ و فوري را از سوي ايرانيها داشته باشد. پيشرفت مذاکرات کند خواهد بود و پس از گفتوگوها و تبادل نظرهاي مختلف در ايران حاصل خواهد شد و اغلب با فشار مخالفان مذاکره با غرب روبهرو خواهد بود. اگر جمهوري اسلامي ايران به اين نتيجه برسد که تغيير يک سياست به نفع آنهاست، آنها مي توانند اين کار را بکنند و راهي براي توجيه آن هم بيابند اما اول بايد به اجماع داخلي در اين مورد برسند.
مرتب سوال بپرسيد
در مذاکره با ايرانيها نبايد از کوره دررفت يا ناراحتي نشان داد. رد و بدل کردن اتهام، به مذاکرهکنندگان ايراني فرصت ميدهد در چارچوبهايي که با آن آشنا هستند حرکت کنند. به جاي آن بهتر است مسائل به شکل سوالهاي غير منتظره مطرح شود که مذاکرهکنندگان از چارچوب دستورالعملهايشان خارج شوند. از آقاي آدامز پرسيده شد بهترين راه براي مطرح کردن بحث تداوم حمايت ايران از جيشالمهدي چيست در حالي که ايران قبلا به دولت عراق اطمينان داده بود تحويل سلاح به اين گروه را قطع خواهد کرد. آقاي آدامز توصيه کرد طرح مسائل به صورت سوالي باشد. به عنوان مثال پرسيده شود: با توجه به اطميناني که دادهايد مبني بر اين که درصدد کمک به تثبيت امنيت و آرامش در عراق هستيد، چگونه ميتوان آموزش مستمر نيروهاي غيرقانوني حامي جيش المهدي در ايران را توجيه کرد؟
منافع مشترک را گوشزد کنيد
دستور مذاکره را از پيش مطرح نکنيد، چرا که در اين صورت، تعيين دستور مذاکره، خودش تبديل ميشود به موضوعي براي مذاکرات دنبالهدار. به دنبال نشان دادن نقاط اشتراک منافع ملي دو کشور باشيد تا ايران به عملي کردن پيشنهادهاي آمريکا ترغيب شود. بايد به آنها ثابت کرد که اگر ما در عراق شکست بخوريم، آنها هم شکست خواهند خورد. تاکتيکهاي متناقضشان را به آنها نشان دهيد تا در داخل ايران در اين موارد بحث شود. بينيد ايرانيها خارج از چارچوب گفتوگوها و وراي مواضع رسميشان که معمولا درخواست جدول زماني براي خروج نيروهاي خارجي از عراق است، در اين مذاکرات دنبال چه چيز ديگري هستند. مذاکرهکنندگان ايراني تصور ميکنند گذشت زمان به نفع آنهاست و بنابراين تلاش ميکنند اقدامي انجام ندهند. بايد آنها را متقاعد کرد که اکنون زمان عمل است و در غير اين صورت منافعشان در خطر خواهد افتاد و اين که شرايط ممکن است بدتر شود. در ضمن ايران بايد بداند که اگر پيشرفتي در مذاکرات حاصل نشد، آمريکا آن را متوقف خواهد کرد (اگرچه لزوما راه گفتوگو را نخواهد بست). از طرف ديگر بايد اين را هم در نظر گرفت که مذاکرهکنندگان، بدون مشورت نميتوانند دست به حرکت جسورانهاي بزنند بلکه به حد معقولي از صبر نياز است و پيشرفت در مذاکرات به زمان نياز دارد.
توپ را در زمين آنها بيندازيد
زياد سوال کنيد و هميشه توپ را به زمين آنها برگردانيد. با اين کار باعث تشويق بحثهاي داخلي در تهران خواهيد شد. ضمن اينکه با آوردن فشار، آنها را مجبور ميکنيد که از سناريوي آماده خود فاصله گيرند. با به ميان کشيدن مسائل غيرقابل پيشبيني، سعي کنيد آنها را از مسيرشان خارج کنيد. روي پاسخگو بودن تاکيد کنيد و از آنها بخواهيد که درباره اعمال متناقض با گفتههايشان، توضيح دهند. صريح حرف بزنيد و خطوط قرمز را آشکارا اعلام کنيد و خيلي نکتهسنج نباشيد. عليرغم لفاظيهايشان، ايرانيها از نقطه ضعفهاي خود از جمله نداشتن متحد و دشواري جذب سرمايهگذار خارجي، آگاهند.
حواستان به رسانهها باشد
ايرانيها به پوشش رسانهاي که آنها را ضعيف نشان دهد خيلي حساس هستند. هر چند به گزارشهاي رسانهاي در مورد فعاليتهاي غير قانونيشان اهميت چنداني نميدهند. بعد از مذاکرات، ايران تلاش خواهد کرد اين ديدار را جدي نشان داده و بگويد ايران و آمريکا در موقعيت برابر در اين مذاکرات قرار داشتند و ايران امتيازي به طرف مقابل نداده است.